اربعین ۹۸
بازم خاطراتت میاد جلوی چشام...من اون خستگیه تو راهو میخام....
سلام میوه ی دل مامان و بابا😍
خوبی عزیزدلم؟
ب کمک قرص های ضد تهوع و صدالبته کمک خداجونم این روزا یکم حالم بهتره...فقط یه ذره هااا😉
الان اخرچهارده هفته هستم...
الحمدالله همه چی خوبه و این روزا یه خبر خیلی خوب راجب کار بابایی خیلی حالمو بهتر کرده و اینارو همه لطف خداست ب من و بابای ب برکت وجود تو توی زندگیمون
ماشاءالله بهت میوه ی دلم که پاقدمت خیره و برکت خونمون شدی😍
از این روزا بگم برات ک عشق من یعنی باباجون شما خیلی دلش هوایی اربعین و کربلا رفتن بود یعنی از روز خواستگاری شرط کرده بود ک هرسال میره اربعین و من نباید مخالفتی کنم...منم تو خواستگاری بهش گفتم دلیلی نداره منمخالف باشه ک گفتم خیلی هم خوب من خوشحالم میشم ک شما برین تازه اگه بشه باهم بریم که شکرخدا...
خلاصه از مجردیش هرسال میرفته و بعد عقد و ازدواجمون هم الحمدالله هرسال رفته امسال ب دلایلی یکم از رفتن ناامید شده بودیم موقعیتش جور نبود ولی لحظه اخری امام حسین چنان جورش کرد ک خودمونم باورمون نمیشد..خلاصه بابایی از پریشب رفته و الان تو مسیر پیاده رویه
گفت و ب نیت من و نی نی پیاده روی رو شروع کرده و تو حرم امام علی برامون کلی دعا کرده و نماز خونده....
نی نی قشنگم میوه ی دلم ثمره ی عشقمون من تو رو نذر امام حسین و علی اصغرش کردم ان شاءالله ک فدایی اونا بشی و زندگیت و راهت حسینی باشه... ب حق پاقدم خیرت دعا میکنم ان شاءالله کربلا با کاروان نصیب من و بابایی بشه ک دوباره بریم به سفر عاشقی ب بهشت روی زمین... ان شاءالله
خیلی دوست داریم عزیزدلم
بابای با اینکه الان اونجاست ولی میگه از راه دور طبق قرار هرشبمون ک دست میزاره روی شکمم و برات قران های هرشبت رو میخونه الانم ک ازمون دوره از راه دور میخونه برات...
بابایی واقعا از همه لحاظ باعث ارامش منه کاش اکر پسری یا دختری هر چی هستی یکی بشی شبیه بابایی...
دلممیخاد یه فتوکپی ازش داشته باشم انقدر ک خوبه و مهربونه😊 شکرخدا ک شما رو دارم🤗الحمدالله رب العالمین
اینم عکس کیف بابایی ک هرسال ازش عکس میگیرم و هرسال اش پشت و پا براش درست میکنم ب کمکمامان جون ولی امسال بخاطر شرایط بارداری و حال بد خودم نتونستم...
اللهم الرزقنا کربلا